دو خط موازی

دو خط موازى زاییـده شدند... پسرکى در کلاس درس آنها را روى کاغذ کشید. آن وقت دو ‏خط موازى چشمشــان به هم افتاد و در همان یک نگاه قلبشان تپیـد و مهر یکدیگر را در ‏سینه جای دادند.

خط اولى گفت: ما مى توانیم زندگی خوبی داشته باشیم. و خط دومی‌‏از هیجان لـرزید. خط اولـی گفت: و خانه اى داشته باشیم در یک صفحه دنج کـاغذ‎ .‎

من روزها کار میکنم. می‌توانم بروم خط کنار یک جاده دور افتاده و متروک شوم یا خط کنار ‏یک نردبام. خط دومی‌گفت: من هم می‌توانم خط کنار یک گلدان چهار گوش گل سرخ ‏شوم یا خط یک نیمکت خالی در یک پارک کوچک و خلوت‎.‎

خط اولی گفت: چه شغل شاعرانه اى... حتماً زندگی خوشی خواهیـم داشت‎

ادامه نوشته

دقت کردین...؟

تا حالا دقت کردین ؟ ( طنز) www.taknaz.ir

 

ادامه نوشته

من شرمنده ام...

قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند میشود ،همه از هم می پرسند ” چه کس مرده است؟ ” چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا تو را برای مردگان ما نازل کرده است .

 

قرآن ! من شرمنده توام اگر تو را از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام . یکی ذوق می کند که تو را بر روی برنج نوشته،‌یکی ذوق می کند که تو را فرش کرده ،‌یکی ذوق می كند که تو را با طلا نوشته ،‌یکی به خود می بالد که ترا در کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و …  آیا واقعا خدا تو را فرستاده تا موزه سازی کنیم ؟

 

قرآن! من شرمنده توام اگر حتی آنان که تو را می خوانند و تو را می شنوند ،‌آن چنان به پایت می نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند .. اگر چند آیه از تو را به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد میزنند ” احسنت …! ” گویی مسابقه نفس است …

 

قرآن !‌ من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای حفظ کردن تو با شماره صفحه ، خواندن تو آز آخر به اول ،‌یک معرفت است یا یک رکورد گیری؟ ای کاش آنان که تو را حفظ کرده اند ،‌حفظ کنی ، تا این چنین تو را اسباب مسابقات هوش نکنند .

 

خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو . .آنانکه وقتی تو را می خوانند چنان حظ می کنند ،‌گویی که قرآن همین الان به ایشان نازل شده است. آن چه ما با قرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلام است که به صلیب

جهالت کشیده ایم ...

پیشکش به پدر عزیزم...

زبانم بند می آید وقتی از تو مینویسم...از چه بگویم...

یادم نمی رود شب های نبودنت را...که به امید رسیدنت سحر می کردم و آغوش همیشگی ات بعد از رسیدنت هنوز که هنوزه شیرین ترین خاطرات دوران کودکی ام است...

پدرم...خوب به یاد دارم...نگرانی هایم همه رنگ می باخت زمانی که تو از "من" سخن میگفتی.

و هیچگاه از یادم نمی رود قدم هایی را که با من و برای "رسیدن" من بر می داشتی...

از چه بگویم که هرچه بگویم کم گفته ام...

از دستانی بنویسم که پشتیبان همیشگی زندگی ام بوده یا از اندیشه ای که روشنی بخش راهم...؟!

پدرم...ای سایه ی سرم... "جاوید" بودنم را مدیون "نگاه" توام...! من چه خواهم شد بی تو...بدون نگاه تو...اما احساس می کنم جاودانه ام در نگاهم با "تو"...در گفتگوهایم با "تو"....

گاهی احساس غربت می کنم میان تراکم "کج فهمی"ها یا گاهی "نفهمیدن"های اطرافیانم...

سخت است که احساس کنی نمی فهمنت...

آنجاست که حاضرم دنیا را بدهم تا لحظه ای کنارم باشی و "بفهمی"ام...

پدرم..من چه خواهم کرد بی تو...

چه خواهم بود بی تو...

بی تو سخت است زیستن....

 باش و با بودنت باعث بودن من باش .

از صمیم قلب دوستت دارم ... روزت مبارک ...

پس اینا چی؟؟

 

برای این پست هیچ توضیحی رو لازم ندیدم ....خودتون برید ادامه مطلب رو ببینید...

ادامه نوشته

تجدید خاطره...

-و اما شروع دوباره امتحانها...شروع دوباره بی خوابی ها...شروع تمام بدبختیها...

-پیشگیری بهتر از درمان است....پس بیایید دست به دعا باشیم...تا شاید فرجی در امتحانهای پایان ترم باشد...

دعای شب امتحان:

الدعا فی لیالیّ الامتحانیه

اللهم اهد کل الشّوت و المشنگ، لا یعلم من دروسهُ بقدر بز اخفش

آمین یا کاشف المضطربین فی اللیالی الامتحانیه

-با این وضعیت که کتابا دارند دعاهارو تحریف میکنیم(  الهی ادرکنی پاساً ترمی بالنمراتِ دهی وگاهِ دوازدهی)جاوید جون قبول میشیم یعنی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!


تعریف مراقب:موجودی ستم کار و ریا پیشه که متاسفانه چشم و گوش و باقی حواس را هم دارد !

سیستمی که نقش دزدگیرمنازل را سر جلسه ایفا می کند ! گالری ضدحال!


 موجودی که روی سینه اش نوشته شده : من مراقبم،شما چطور!؟

یا میشه گفت یک نوع تله موش زنده !!

توصیف شب امتحانReading a Book:

شبی که در آن نسکافه و قهوه از والیوم ده هم خواب آورتر می شوند

شب رقص وپایکوبی کلمات جزوه وکتاب بر روی سسلسله اعصاب محیطی ومرکزی دانشجو

راه مبارزه با خواب شب امتحان: 

1.استفاده از چوب کبریت بین پلک بالا و پایین

2.نوشیدن قهوه و چای پر رنگ به مقدار فراوان

3.بهره گیری از آب یخ

4.اقدام به خود زنی

بقیه متن در ادامه مطلب...

ها ؟!کجا میری؟؟؟

به جای اینکه راه بیفتی دنبال من بیایی پایین بشین درستو بخون تا مشروط نشی همکلاسی عزیز!!!

اصلا ادامه مطلب نداره...

 

قرار

نشسته بودم رو نیمکتِ پارک، کلاغ‌ها را می‌شمردم تا بیاید.

سنگ مینداختم بهشون. می‌پریدند، دورتر می‌نشستند.

کمی بعد دوباره برمی‌گشتند، جلوم رژه می‌رفتند. ساعت از

وقتِ قرار گذشت. نیامد.

نگران، کلافه، عصبی‌ شدم. شاخه‌گلی که دستم بود سَرْ خَم

کرده داشت می‌پژمرد.

ادامه نوشته

تفاوت های فرهنگی در قالب عکس

عکس های زیر توسط "Liu Young" طراحی شده. دختری چینی که در آلمان تحصیل کرده و مدتی را هم در ایالات متحده زندگی کرده. در این طرح‌ها تفاوت‌های فرهنگی متعدد جوامع اروپایی و آسیایی بخصوص چین از دیدگاه و برداشت هایی که از این جوامع داشته را به تصویر کشیده است. البته این تصاویر بشکلی نمادین بوده و شاید آنقدرها هم دقیق بنظر نرسد و بتوان آنرا یکنوع شوخی شرقی نامید اما همین طرح ها که بنام "East-West" شهرت یافته در یکی از نمایشگاه های برلین هم بنمایش گذاشته شده است.


جوامع آسیایی و شرقی‌ با رنگ قــرمز و جوامع اروپایی و غربی با رنگ آبــی نمایش داده شده است...
Opinion
(اندیشه)


Way of Life
(روش زندگی)



Punctuality
(وقت شناسی)



Contacts
(ارتباطات)

بقیه عکس ها در ادامه مطلب...

ادامه نوشته

لحظه ی جدایی(به مناسبت آخرین روز کلاس ها)

دیگرشب پنجره پر نور نمی شود.باز هم احساس مبهمی دارم.كسی نیست ودر حصار تنهایی مانده ام.شبیخونی از یادها مثل خوابی به سراغم می آید.جا ماند ه ام.هزاران قرن همه رفته اند در آواری دل خود را دفن می كنم.باز هم سكوت است وسیاهی.نگاهم هنوز آن قاب خالی را می نگرد ومن در غبار آن فراموش می شوم.......


از تمام عزیزانی که توی این یک سال به هر نحوی باعث رنجششون شدم،

عاجزانه میخوام که حلالم کنن...

دوستتون دارم دوستای خوبم...منو بخاطر همه ی بدی هام ببخشید... و به خاطر خوبی هام دعام کنید....

خداحافظ.........................................

 

نقاشی های زیبا توسط انگشتان دست...

نقاشی های بسیار دیدنی هنرمند اهل فلورانس ایتالیا ماریو ماریوتی (۱۹۳۶-۱۹۹۷) را که به خاطر نقاشی های شگفت انگیزش بر روی دست معروف بود در زیر مشاهده می کنید.

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

آثار هنری دیدنی,Hand   Painting Art

ادامه نوشته

کوک کن ساعت خویش

كوك كن ساعتِ خویش !

اعتباری به خروسِ سحری، نیست دگر

دیر خوابیده و برخاسـتنـش دشـوار است

كوك كن ساعتِ خویش !

كه مـؤذّن، شبِ پیـش

دسته گل داده به آب

و در آغوش سحر رفته به خواب

كوك كن ساعتِ خویش !

شاطری نیست در این شهرِ بزرگ

كه سحر برخیزد

شاطران با مددِ آهن و جوشِ شیرین

دیر برمی خیزند

كوك كن ساعتِ خویش !

كه سحرگاه كسی

بقچه در زیر بغل،

راهیِ حمّامی نیست

كه تو از لِخ لِخِ دمپایی و تك سرفه ی او برخیزی

كوك كن ساعتِ خویش !

رفتگر مُرده و این كوچه دگر

خالی از خِش خِشِ جارویِ شبِ رفتگر است

كوك كن ساعتِ خویش !

ماكیان ها همه مستِ خوابند

شهر هم . . .

خوابِ اینترنتیِ عصرِ اتم می بیند

كوك كن ساعتِ خویش !

كه در این شهر، دگر مستی نیست

كه تو وقتِ سحر، آنگاه كه از میكده برمی گردد

از صدای سخن و زمزمه ی زیرِ لبش برخیزی

كوك كن ساعتِ خویش !

اعتباری به خروسِ سحری نیست دگر

و در این شهر سحرخیزی نیست

صندلی داغ...

صندلی داغ چهارم با حضور خانم شفیعی

(نفر بعدی که باید روی صندلی داغ بشینه ............................کمیل نوری)

( پایان صندلی داغ ساعت 24 دوشنبه )

یاد اون روزها به خیر...

 ادامه عکس ها در ادامه مطلب

ادامه نوشته

پدر و مادر

چند متن بسیار زیبا در مورد پدر و مادر


.
.
.
تو ۱۰ سالگی : ” مامان ، بابا عاشقتونم ”
تو ۱۵ سالگی : ” ولم کنین ”
تو ۲۰ سالگی : ” مامان و بابا همیشه میرن رو اعصابم ”
تو ۲۵ سالگی : ” باید از این خونه بزنم بیرون ”
تو ۳۰ سالگی : ” حق با شما بود

”تو ۳۵ سالگی : “ میخوام برم خونه پدر و مادرم ”
تو ۴۰ سالگی : ” نمیخوام پدر و مادرم رو از دست بدم ! ”
تو هفتاد سالگی : ” من حاضرم همه زندگیم رو بدم تا پدر و مادرم الان اینجا باشن . . .
بیاید ازهمین حالا قدر پدرو مادرامونو بدونیم . . .
.
.
.
.
آدما تا وقتی کوچیکن دوست دارن برای مادرشون هدیه بخرن اما پول ندارن . . .
وقتی بزرگتر میشن ، پول دارن اما وقت ندارن . . .
وقتی هم که پیر میشن ، پول دارن وقت هم دارن اما . . . مادر ندارن . . .
به سلامتی همه مادرای دنیا . . .

ادامه نوشته

اندکی فکر

سلام.خواستم یه مطلب راجع به خودمون بنویسم. به نظرتون اگه از امام اول تا امام اخرمون را شهید کردند تقصیر خودمون نبوده؟؟؟؟؟

الانم که دارن امامون رو تو سایت ها به تمسخر می گیرن بازم کاری نمی کنیم. یه خورده از وقتی رو که دارین تو اینترنت می گذرونین به مبارزه با این بی فرهنگی و این اهانتی که دارن به امامون می کنن بگذرونین.

هی تو جک ها گفتن "غضنفر( یکی از القاب امام علی(ع)) "هیچی نگفتیم.

گفتن "کوچه ی علی چپ "بازم چیزی نگفتیم

گفتن "خطرناک حسن" بازم....

گفتن "یارو جواده" بازم....

هی خواسته و ناخواسته  اسامی ائمه رو مسخره کردن و کم ارزش کردن چیزی نگفتیم.

الانم که جک ها رو درباره ی امام نقی(ع) می گن بازم چیزی نمیگیم. رفقا بجنبین که دیر نشه.....


صندلی داغ نفر سوم


با عرض تشکر از استقبال گرم شما

توجه داشته باشید که آقای حسینی فقط تا ساعت 24 جمعه پنجم خرداد روی این صندلی به آتش کشیده خواهد شد!!!!!!!!!...

(نفر بعدی که روی این صندلی باید بشینه یکی از خانم هاست................خانم شفیعی فر)

نظر سنجی

دیروز حرمش را، امروز حریمش را

جهت محکوم کردن هتک حرمت به ساحت مقدس امام هادی(ع) اینجا کلیک کنید.

We will kill you

1اُم: توهین به پیامبر اسلام(ص)  و ائمه بزرگوار شیعه(ع)، توهین به عقاید هر کسی نیست. توهین به هر شخصی هم نیست. این یعنی این دفاعی که بعضی ژست روشن فکری می گیرند و منت به سر ما می گذارند و می گویند که حالا بیایید به عقاید هم احترام بگذاریم؛ بدترین و ضعیف ترین نوع دفاع است! اگر این جور باشد بلاتشبیه باید بگوییم به گاو هم نباید توهین کرد، بالاخره عقیده هندوهاست دیگر! امام فقط عقیده ما نیست، جان ماست... و نفسی لک الوقاءُ و الحماء... امام پدر ماست... بأبی انت... امام مادر ماست... و أمی ...1


2یُّم: همان زمان که امام روح الله(ره) فتوای اعدام سلمان رشدی را صادر فرمودند، برخی شبهه کردند که از کجا می گویید او مسلمان بوده است!؟ پدر و مادر خیلی مشخصی هم ندارد که بگویید از پدر و مادر مسلمان متولد شده است. حکم ارتداد برای مسلمان است. پاسخ این بود که او به این علت مهدور الدّم اعلام شده است که سبُّ النّبی کرده است. نه به این خاطر که مرتد شده است. البته در مورد این شخص، وی کاملاً روشن و واضح در مصاحبه ای که همین چند روز پیش با بی بی سی فارسی داشت اعلام کرد پدر و مادری مذهبی داشته است. پس نیاز به رجوع به فتوای سبُّ النبی هم نیست گرچه علمای اعلام و فضلای کرام حتماً همه می دانند که طبق ماده 513 قانون مجازات اسلامی: «هرکس به مقدسات اسلام و یا هر یک از انبیاءِ عظام یا ائمه طاهرین(ع) یا حضرت صدیقه طاهره(س) اهانت نماید اگر مشمول حکم سابُّ النّبی باشد اعدام می شود.»

 3یُّم: شاید یکی از علل سخت گیری اسلام در برابر توهین به مقدسات، جلوگیری از شکستن قُبح این حرکت باشد. مسیحیان نیز که تا حدود 100، 150 سال پیش به توهین های علیه مسیح(ع) کوبنده پاسخ می دادند. از زمانی که آمدند روشن فکر بازی دربیاورند و برخورد سنگینی با توهین ها نکنند به روزی افتادند که اکنون کم تر فیلم و سریالی می توان در میان تولیدات سینمای غرب و به ویژه آمریکا یافت که اهانتی خُرد یا کلان به مسیح(ع) و مسیحیت در آن نباشد. آخرین نمونه های پر سر و صدای آن هم مصائب مسیح و یا حتا داوینچی کُد بودند.

4اُم: به نظر می رسد اکثریت جماعت نخبه گان اجتماع سرِ آن ندارند تا جوابی به این حرکت بدهند. این عدم حرکت 3 علت عمده می تواند داشته باشد؛ 1ول آن که ماجرا را نشنیده اند. 2وم آن که شنیده اند، اما آن قدر خواننده و کار را برجسته تلقی نمی کنند که خود را خرج محکوم کردن آن کنند و یا شِقِّ 3وم آن که می دانند ماجرا چیست ولی می خواهند با درنیاوردن صدای آن به گمان خودشان شر را بخوابانند. 1ولی ها که خب تکلیف شان مشخص است. اما در مورد 2ومی ها و 3ومی ها باید باز هم حرکت امام خمینی(ره) را در صدور فتوای اعدام سلمان رشدی یادآور شد. البته قبول دارم کار وی بازتاب جهانی بیش تری داشت و کار اخیر یک کارِ چیپ است که حتا به درد مصرف داخل هم نمی خورد. اما این گونه فقط می توان تا حدی سطح محکوم کردن را پایین آورد. اما هنوز هم تکلیف نخبه گان سیاست باز مشخص نیست! (به قول عزیزی ما آخرش هم نفهمیدیم سیاست این ها عین دیانت ماست یا عین دیانت خودشان...) و در این میان دَم علیرضای قزوه گرم که هنوز دو روز از ماجرا نگذشته کام مان را با شعری در باب این واقعه شیرین کرد.

5اُم: لجن پراکنی علیه مقدسات شیعه مدت هاست که در شبکه های اجتماعی رواج پیدا کرده است. و تا کنون نیز اقدام آن چنانی ای توسط بدنه مذهبی حاضر در این شبکه ها انجام نشده است. اما این حرمت شکنی وقیحانه اخیر موجب شد موج خوبی توسط وب لاگ نویسان و وب گردان مذهبی در دفاع از کیان اعتقادی شیعه انجام شود. به طور مثال صفحات زیادی که در فیس بوک در همین راستا شکل گرفته است. اما به نظر می رسد این حرکت مقطعی کفایت نخواهد کرد. باید ترتیبی اتخاذ شود تا سطح معرفت و آگاهی مان را نیز نسبت به ائمه معصومین بالاتر بریم. خود ما تا چه حد با پیام بر(ص)، اهل بیت ایشان، امامان و پیشوایان دینی آشنا هستیم!؟ آیا باید به جای آن که تبلیغ شریعت مان را بکنیم منتظر بمانیم تا کسی توهین کند و آن وقت رگِ گردنی بشویم!؟

 6اُم: حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (حفظه الله) در پاسخ به استفتایی در مورد توهین کنندگان به ائمه هدی به ویژه امام هادی(ع)، توهین کنندگان را مرتد اعلام کرده اند. بی بی سی فارسی هم دل خوش کرده است که این فتوا مال 20 روز پیش است و در مورد شخص خاصی صادر نشده است. اما خودشان هم می دانند اهانت آگاهانه (طبق مصاحبه شخص خواننده با بی بی سی فارسی) به امام هادی(ع) در این آهنگ به راحتی مصداق این فتوا شناخته می شود و ناگفته پیداست که ارتداد هم حکم اعدام دارد.

7اُم: دل ام نمی آید متن را بدون یاد کردن از جنبش سبز به پایان ببرم. خواننده در همین آهنگ توهین آمیز هم سراغی از سران جنبش سبز گرفته است. البته همان گونه که بخش زیادی از دوستان می دانند، وی اصالتاً بخش زیادی از شهرت خویش را مدیون جنبش سبز و آهنگ هایی است که برای این جنبش خوانده است؛ اول از همه آهنگ چیز و پس از آن ترانه هایی برای ندا و ترانه موسوی و ... . این ثمره جنبشی است که سر و ته نداشته باشد. جنبشی که همان ابتدا مرز های خود را مشخص نکند به همین حال و روز هم خواهد افتاد که هواخواهان اش در خلال یک آهنگ سراسر توهین آمیز به اعتقادات مردم از سران جنبش سراغ بگیرند. آقایان «هدف مشترک» تحویل بگیرید! به هیچ وجه نمی خواهم بگویم این آهنگ مورد حمایت یا حتا تأیید سران یا حتا بخش زیادی از هواخواهان جنبش سبز قرار دارد. بل منظورم این است که «هدف مشترک» ثمره اش می شود هم سنگری با حرام زادگانی مانندِ ...

8اُم: می گویند زیادی بزرگ ش کرده ایم، می گویند الکی اهمیت داده ایم، می گویند این قدرها هم دیگر جوّ ندهید، طوری نشده که! باشد! من می گویم، شما داوری کنید؛ من می گویم گنبد سلطان طوس(ع) را به مستهجن ترین شکل ممکن به تمسخر گرفته اند، شما داوری کنید! من می گویم نام امام بزرگ وار شیعیان امام علی النقی(ع) را به لجن ترین و  کثیف ترین واژه های ممکن قسم می دهند، شما داوری کنید! من می گویم عزیز دل زهرا، مهدی فاطمه(عج) را خواب می انگارند و او را ناتوان فریاد می زنند، شما داوری کنید! من می گویم شیعه اگر شیعه باشد خون هم اگر گریه کند کم است بر این داغ سنگین، شما داوری کنید! من می گویم امام ناموس شیعه است، توهین کننده به او نباید خواب راحت داشته باشد، شما داوری کنید! من می گویم ما می کشیمت «شاهین نجفی»، شما می خواهید باور کنید، می خواهید باور نکنید!

آخر: ختم کلام؛ با آل علی هر که در افتاد ور افتاد... یا علی مدد!

1 -ملانقطی ها، ایراد نگیرند که بأبی انت و أمی یعنی «جان پدرومادرم به فدایت»، دوست دارم این گونه تفسیر کنم که پدر و مادرم به فدای کسی که هم برایم پدر باشد و هم مادر.

منبع: فردا از آن ماست