شعر دلسرد از سهراب سپهری


قصه ام ديگر زنگار گرفت:
با نفس هاي شبم پيوندي است.
پرتويي لغزد اگر بر لب او،
گويدم دل : هوس لبخندي است.

خيره چشمانش با من گويد:
كو چراغي كه فروزد دل ما؟
هر كه افسرد به جان ، با من گفت:
آتشي كو كه بسوزد دل ما؟

خشت مي افتد از اين ديوار.
رنج بيهوده نگهبانش برد.
دست بايد نرود سوي كلنگ،
سيل اگر آمد آسانش برد.

باد نمناك زمان مي گذرد،
رنگ مي ريزد از پيكر ما.
خانه را نقش فساد است به سقف،
سرنگون خواهد شد بر سر ما.

گاه مي لرزد باروي سكوت:
غول ها سر به زمين مي سايند.
پاي در پيش مبادا بنهيد،
چشم ها در ره شب مي پايند!

تكيه گاهم اگر امشب لرزيد،
بايدم دست به ديوار گرفت.
با نفس هاي شبم پيوندي است:
قصه ام ديگر زنگار گرفت.

تمثیل مدیریتی

اگر قورباغه‌اي را به همراه مقداري از آبي كه در آن زندگي مي‌كند

در ظرفي بريزيد و آب را به آرامي گرم كنيد خواهيد ديد كه قورباغه

به گرم شدن آب عكس‌العملي نشان نمي‌دهد تا آن كه آب جوش

مي‌آيد و قورباغه مي‌ميرد.

دليل اين رفتار اين است كه قورباغه يك حيوان خونسرد است و دماي بدن

خود را با تغييرات تدريجي دماي محيط تطبيق مي‌دهد.

اگر قورباغه ديگري را بگيريد و در ظرف آبي كه اختلاف دماي قابل

ملاحظه‌اي با دماي بدن قورباغه دارد اما براي آن قابل تحمل است، بياندازيد

خواهيد ديد كه به سرعت به بيرون مي‌جهد چرا كه نمي‌تواند اين تغيير دما را تحمل كند.


.................................................. .................................................. ............................

مديراني كه به محيط و تغييرات آن توجه ندارند مانند قورباغه عمل خواهند كرد.

اين مديران روند و تغييرات تدريجي را شناسايي نمي‌كنند و بنابراين در زمان لازم

استراتژي مناسب را اتخاذ نمي‌كنند زيرا خود را براي آن شرايط تغيير كرده آماده نكرده‌اند.

از طرف ديگر اين مديران ظرفيت تحمل خيلي از تغييرات محيطي ناگهاني را ندارند و بنابراين

به آن تغييرات به درستي عكس‌العمل نشان نمي‌دهند.


به بيان ديگر اين مديران استراتژيك عمل نمي‌كنند و از فرصت‌ها و تهديدها

به درستي بهره نمي‌برند.

مسیر زندگی

یه جایی هست که مسیر جاده منحرف می شه، به هر حال، جاده می پیچه، ما هم همراهش می پیچیم. همین پیچ و خم هاست که زندگی رو مهیج تر می کنه. به خصوص که مثل فضای این تصویر اوضاع کاملاً مه آلود و لغزنده هم باشه! آدم دلش می خواد بدونه بعدش چی می شه، به ویژه توی این زندگی های ما که اصلاً نمیشه هیچ جوری فهمید بعدش چی میشه. اون وقت هست که به قول قدیمیا، دم رو غنیمت می دونیم! یادتون نره!!

سالروز ازدواج حضرت علی و فاطمه

         

             

                    پیوند دریای جمال فاطمی و جلال علوی بر تمام شیعیان جهان مبارک باد

اعتماد به نفس


از «فورد» ميلياردر معروف آمريكايي و صاحب يكي از بزرگترين كارخانه هاي سازنده انواع اتومبيل در آمريكا پرسيدند: اگر شما فردا صبح از خواب بيدار شويد و ببينيد تمام ثروت خود را از دست داده ايد و ديگر چيزي در بساط نداريد، چه مي كنيد؟
    فورد پاسخ داد: «دوباره يكي از نيازهاي اصلي مردم را شناسايي مي كنم و با كار و كوشش، آن خدمت را با كيفيت و ارزان به مردم ارائه مي دهم و مطمئن باشيد بعد از پنج سال دوباره فورد امروز خواهم بود.»

می خواهم

مي خواهم عوض شوم!

چرا بايد دلتنگ آغوشت باشم؟

ميخواهم تو دلتنگ آغوشم باشي!

ميخواهم آن سيب قرمز بالاي درخت باشم

در دورترين نقطه 

دقت كن!!

رسيدن به من آسان نيست

اگر همتش را نداري

آسيبي به درخت نزن

به همان سيب هاي كرم خورده ي روي زمين قانع باش....

Bilmirəm kim ama hər kim deyib çox gözəl deyib dir

خداحافظ

آواز عاشقانه ی ما در گلو شکست

حق با سکوت بود ،صدا در گلو شکست

دیگر دلم هوای سرودن نمی کند

تنها بهانه ی دل ما در گلو شکست

سربسته ماند بغض گره خورده دردلم

آن گریه های عقده گشا در گلو شکست

ای داد،کس به داغ دل باغ ،دل نداد

ای وای،های های عزا در گلو شکست

"بادا "مباد گشت "مباد ا"به باد رفت

"آیا "زیاد رفت و"چرا "در گلو شکست

فرصت گذشت وحرف دلم نا تمام ماند

نفرین و آفرین و دعا در گلو شکست

تا آمدم که با تو خدا حافظی کنم

بغضم امان نداد وخدا ... در گلو شکست...

قرار

نشسته بودم رو نیمکتِ پارک، کلاغ‌ها را می‌شمردم تا بیاید.

سنگ مینداختم بهشون. می‌پریدند، دورتر می‌نشستند.

کمی بعد دوباره برمی‌گشتند، جلوم رژه می‌رفتند. ساعت از

وقتِ قرار گذشت. نیامد.

نگران، کلافه، عصبی‌ شدم. شاخه‌گلی که دستم بود سَرْ خَم

کرده داشت می‌پژمرد.

ادامه نوشته

مگسی را کشتم !

مگسی را کشتم

نه به این جرم که حیوان پلیدی است، بد است

و نه چون نسبت سودش به ضرر یک به صد است

طفل معصوم به دور سر من می چرخید،

به خیالش قندم

یا که چون اغذیه ی مشهورش تا به این حد گندم!!!

ای دو صد نور به قبرش بارد؛

مگس خوبی بود...

من به این جرم که از یاد تو بیرونم کرد،

مگسی را کشتم ...!

به سلامتی...

به سلامتی خودش، خودم و خودت !!!

به سلامتی کلاغ نه به خاطر سیاهیش، به خاطر یه رنگیش.

به سلامتی اشک که وقتی میاد طرف خالی می‌شه و بقیه پر.


به سلامتی رفیق که آخرش فقط رفاقتاست که می‌مونه.


به سلامتی گاو چون نه گفت من و گفت ما.


به سلامتی سیگار که رفیق نیمه راه نبود و تا آخرش با ما سوخت و ساخت.


به سلامتی عشق که تلخیش شیرین بود و شیرینیش تلخ.


به سلامتی خانواده که داشتنش یه بدبختیه و نداشتنش یکی دیگه.


به سلامتی پول که اگه نبود کارمون لنگ بود.


به سلامتی مرام که امروز تازه معنیش رو فهمیدم.


به سلامتی پوتین که عزت رو به کشورش برگردوند.


به سلامتی انقلاب که تهش به میدون آزادی میرسه.


به سلامتی دین که داشتنش از نداشتنش بهتره.


به سلامتی اخلاق که فکر کنم این ترمم حذفش کنم.


به سلامتی دوست که دوسش دارم.


به سلامتی راه که آخرش معلوم نیست به کجا میره.


به سلامتی ترسو که گند می‌زنه تو کار آدم.


به سلامتی بی شرف که حداقل ادعای شرف نداشت.


به سلامتی دیوار که هر مرد و نامردی بهش پشت کرد و به هیشکی پشت نکرد.


به سلامتی خدا که این همه آدم داد زدن و صداش در نیومد.


به سلامتی دختر کافه دار که دیدنش تفریح مردای تنهاست.


به سلامتی دلستر که اگه نبود به سلامتی هم نبود.


به سلامتی شما که داری این نوشته رو می‌خونی.


به سلامتی خودش، خودم و خودت...

ابوالفضل قاسمی

درد دل...

نمیدانم چرا دوست دارم بنویسم

بنویسم از این حس سرکوب شده

از این حسی که بغض به گلوم میندازد

از این حال غریب !!!
از این دلتنگی و تضاد تلخ!

از آن روزهای بی تکرار

از آن التهاب درون و از آن عشق دیر یافته

عزیز دورم! دور نزدیکم ! عزیز عزیزم !

با تو بودن به گونه ای و بی تو بودن به گونه ای دیگر است

تو را باید کجای روزگارم جای دهم ؟

که دست هیچ اندیشه ای به تو نرسد !

که هیچ گاه از دستت ندهم ؟

تو را باید به چه نام بخوانم که بمانی و من ؟!

من کجای روزگارت خواهم بود؟

من با نگاهت حرفها دارم

مقصد هایی برای رسیدن

تو درد مشترکی ! مرا فریاد کن

باتو میشود همیشه عاشق ماند

تو از آن منی  و من بی تو ویرانه ای بیش نیم ...

بمان ...

قوانین طلایی ازدواج موفق


دوران نامزدی، برای خیلی از زن و شوهرهای جوان دوران پرتنشی است. آنها نمی دانند باید چطور با هم برخورد کنند و در موقعیت های مختلف چه واکنشی نسبت به هم داشته باشند. شاید در این موارد، کمی گذشت کردن و بخشندگی به خرج دادن، بتواند این مشکلات کوچک و کم اهمیت را کمرنگ کند.

۱۰ قانون طلایی ازدواج موفق

 

 چند توصیه مهم که بهتر است در این دوران به کار ببندید.

1) سعی كنید بیشتر از آن كه در انتظار دریافت چیزی از همسرتان باشید، چیزی به او ببخشید. اگر هدف شما ایجاد حس رضایت و خوشبختی در همسرتان باشد، مطمئن باشید فرصت های بی شماری برای رسیدن به این هدف پیدا خواهید كرد. یادتان باشد انسان ها همواره سعی می كنند خوبی های دیگران را جبران كنند.

 

2) از او انتظارات غیرواقعی نداشته باشید. شما در ابتدای زندگی هستید و هنوز وقت زیادی دارید تا همسرتان بتواند شما را خوشبخت کند و به آرزوهایتان برساند. اجتناب از انتظارات غیرواقعی به خصوص درباره هدایای دوران عقد و چگونگی برگزاری مراسم عروسی، می تواند از بروز بسیاری درگیری ها، عصبانیت ها و سرخوردگی ها جلوگیری كند. انتظار نداشته باشید همسرتان كامل و بی نقص باشد. در ضمن هیچگاه او را با دیگران مقایسه نكنید.

 

3) سعی كنید نسبت به همه چیز دیدی مثبت داشته باشید. خیلی از اشتباهات همسرتان صرفا به خاطر کم تجربگی است. تاهل دنیای متفاوتی است که زمان می برد با قوانین آن آشنا شوید.

 

4) به راه هایی فكر كنید كه می توانید همسرتان را نسبت به انجام كارهایی كه دوست دارید ترغیب كنید. اگر این روش مؤثر نبود روش های دیگر را امتحان كنید و به یاد داشته باشید كه تحسین و تعریف به موقع می تواند یك انگیزه قوی باشد.

 

5) اهداف خود را طبقه بندی كنید و افكار خود را بر مهمترین هدفتان یعنی داشتن یك رابطه آرام و شاد متمركز كنید.

 

6) هیچ گاه با همسرتان وارد جنگ قدرت نشوید؛ به جای این كار با او به توافق برسید. کم کردن تنش ها در دوران عقد می تواند یک زندگی آرام را برای شما به ارمغان بیاورد.

سعی كنید نسبت به همه چیز دیدی مثبت داشته باشید. خیلی از اشتباهات همسرتان صرفا به خاطر کم تجربگی است. تاهل دنیای متفاوتی است که زمان می برد با قوانین آن آشنا شوید

7) همسرتان را به خاطر اشتباهاتش سرزنش نكنید. در عوض سعی كنید روشی در پیش بگیرید كه از تكرار این اشتباهات جلوگیری كند. وقتی شما همسرتان را به خاطر اشتباهاتش سرزنش می كنید، احساسات او را جریحه دار می كنید و باعث آزار او می شوید. یادتان باشد سرزنش کردن هیچ تاثیری تجربه اندوزی و پخته تر شدن او ندارد.

 

8) اگر خدای ناکرده همسرتان به شما توهین کرد، سكوت كنید و با او مقابله به مثل نكنید. با این كار از بروز بسیاری از بحث های غیر ضروری جلوگیری می كنید. این لحظات به سرعت سپری خواهند شد و شما می توانید در زمان بهتری با همسرتان درباره رفتارش صحبت كنید (البته این بدان معنا نیست که تصور کنید الزاماً باید با یک همسر بدزبان و بدخو کنار بیایید و همیشه تمام کج رفتاری های او را تحمل کنید؛ این مشکل دیگری است و راه حل های دیگری دارد).

 

9) در زمان حال زندگی كنید. اشتباهات و وقایع تلخ گذشته را فراموش كنید و سعی كنید شرایط زندگی امروزتان را تغییر دهید.

 

10) همواره از همسرتان بپرسید. برای این كه شادتر باشیم، من چه كاری می توانم انجام بدهم؟

تفاوت مدیریت در ایران و اروپا

اروپا: موفقیت مدیر بر اساس پیشرفت مجموعه تحت مدیریتش سنجیده میشود

ایران: موفقیت مدیر سنجیده نمیشود، خود مدیر بودن نشانه موفقیت است

 

اروپا: مدیران بعضی وقتها استعفا میدهند

ایران: عشق به خدمت مانع از استعفا میشود

 

اروپا: افراد از مشاغل پایین شروع میکنند و به تدریج ممکن است مدیر شوند

ایران: افراد مدیر مادرزادی هستند و اولین شغلشان در بیست سالگی مدیریت است

 

اروپا: برای یک پست مدیریت، دنبال مدیر میگردند

ایران: برای یک فرد، دنبال پست مدیریت میگردند و در صورت لزوم این پست ساخته میشود

 

اروپا: یک کارمند ساده ممکن است سه سال بعد مدیر شود

ایران: یک کارمند ساده، سه سال بعد همان کارمند ساده است، در حالیکه مدیرش سه بار عوض شده

 

اروپا: اگر بخواهند از دانش و تجربه کسی حداکثر استفاده را بکنند، او را مشاور مدیریت میکنند

ایران: اگر بخواهند از کسی هیچ استفاده ای نکنند، او را مشاور مدیریت میکنند

 

اروپا: اگر کسی از کار برکنار شود، عذرخواهی میکند و حتی ممکن است محاکمه شود

ایران: اگر کسی از کار برکنار شود، طی مراسم باشکوهی از او تقدیر میشود و پست مدیریت جدید میگیرد

 

اروپا: مدیران بصورت مستقل استخدام و برکنار میشوند، ولی بصورت گروهی و هماهنگ کار میکنند

ایران: مدیران بصورت مستقل و غیرهماهنگ کار میکنند، ولی بصورت گروهی استخدام و برکنار میشوند

 

اروپا: برای استخدام مدیر، در روزنامه آگهی میدهند و با برخی مصاحبه میکنند

ایران: برای استخدام مدیر، به فرد مورد نظر تلفن میکنند

 

اروپا: زمان پایان کار یک مدیر و شروع کار مدیر بعدی از قبل مشخص است

ایران: مدیران در همان روز حکم مدیریت یا برکناریشان را میگیرند

 

اروپا: همه میدانند درآمد قانونی یک مدیر زیاد است

ایران: مدیران انسانهای ساده زیستی هستند که درآمدشان به کسی ربطی ندارد

 

اروپا: شما مدیرتان را با اسم کوچک صدا میزنید

ایران: شما مدیرتان را صدا نمیزنید، چون اصلاً به شما وقت ملاقات نمیدهد

 

اروپا: برای مدیریت، سابقه کار مفید و لیاقت لازم است

ایران: برای مدیریت، مورد اعتماد بودن کفایت میکند

آيا ميدانيد...

آیا می دانید که شن خیس از شن خشک سبکتر است.

آیا می دانید که حس بویایی مورچه با حس بویایی سگ برابری می کند.

آیا می دانید که برج ایفل 1792 پله دارد.

آیا می دانید که با یک مداد می توان خطی به طول 58 کیلومتر کشید.

آیا می دانید که به طور متوسط روزانه پنج هزار کلمه صحبت می کنیم.

آیا میدانید که در زبان عربی برای کلمه ی «شمشیر» هشتصد و پنجاه واژه وجود دارد.

آیا می دانید که دو کشور تولید کننده ی عمده «سیر» آمریکا وچین هستند.

آیا می دانید که همه ی خرس های قطبی چپ دست هستند.

آیا می دانید که حدود یک چهارم روسیه در سال پوشیده از برف است.

آیا می دانید که مغولستان بزرگترین کشوری است که به دریا واقیانوس راه ندارد.

آیا می دانید که چین اولین کشوری است که از پول کاغذی استفاده کرده است.

آیا می دانید که انسان در روز به طور متوسط پانزده هزار بار پلک می زند.