_ وقتي غمگينم نگاهم کدر مي شود.

_دست زياد است اما به صدا در نمي آيد.

مخرب ترين اسلحه زمان، زبان است.

_آن ها که بلند فکر مي کنند، هيچ وقت کوتاه نمي آيند.

وقتي کاسه سرم داغ مي شود، افکارم را فوت مي کنم.

مثل زود پز باش , در حالی که می جوشی به آرامی سوت بزن.

_ شاید حکیم نظامی پزشک ارتش بوده است.

_ گل شیپوری نوازنده بزرگ ارکستر باغ است.

در مسابقه ماست خوری همه روسفید شدند.

_ شنا کردن در جهت جریان آب , از ماهی مرده هم بر می آید.

_ در مواقع بیکاری مشغول قتل عام ایام هستم.

در امواج نگاهش این کشتی دلم بود که غرق شد.

_ چشمانش شور بود اما خودش بی نمک.

_ فردای کشورهای عقب افتاده , دیروز کشورهای متمدن است.

گفتنی ها را باید گفت چون بیات میشود و از دهن می افتد.

_ ولخرجی های زیاد , دخلم را درآورد.

_ در دنیای سیاستمدارها بعضی ها اسباب بازی هستند و بعضی ها هم بازی.

_ هشت به هفت گفت : من روی پاهای خودم ایستاده ام اما تو خیلی سر به هوایی.

زیبایی اش را به لوازم آرایشش تبریک گفتم.

گاهی حتی تاجر نمک هم نمک نشناس می شود.

آتشفشان درون گاهی با فریاد و گاهی با اشک فوران می زند.

_ یعضی ها صدایشان ضعیف است و بعضی ها گوش هایشان کثیف.

بعضی از محرم ها با یک نقطه مجرم می شوند.

برای آنکه از خاطرات دوران مجردی لذت ببرد , ازدواج کرد.

_ امید بخشیدن بی هدف به مردم مثل آب دادن به گلهای کاغذی است..

وقتی کاسه سرم داغ می شود افکارم را فوت می کنم.

اگر خودتان را به آن راه زده اید , مواظب باشید گم نشوید.

اون هایی که شما را آدم حساب نمی کنند , ریاضی بلد نیستند.

برای آن که «آینده»اش را خراب کنند «حال»ش را گرفتند.

_آن قدر دوست داشتني بود که ايستاده هم به دل مي نشست.

شايد فکاهي همان فکر کاهي باشد.

_اگر خودتان را به آن راه زده ايد، مواظب باشيد گم نشويد.