غرب: موفقیت مدیر بر اساس پیشرفت مجموعه تحت مدیریتش سنجیده میشود. ایران: موفقیت مدیر سنجیده نمیشود، خود مدیر بودن نشانه موفقیت است. غرب: مدیران بعضی وقتها استعفا میدهند. ایران: عشق به خدمت مانع از استعفا میشود. غرب: افراد از مشاغل پایین شروع میکنند و به تدریج ممکن است مدیر شوند. ایران: افراد مدیر مادرزادی هستند و اولین شغلشان در بیست سالگی مدیریت است. غرب: برای یک پست مدیریت، دنبال مدیر میگردند. ایران: برای یک فرد، دنبال پست مدیریت میگردند و در صورت لزوم این پست ساخته میشود. غرب: یک کارمند ساده ممکن است سه سال بعد مدیر شود. ایران: یک کارمند ساده، سه سال بعد همان کارمند ساده است، در حالیکه مدیرش سه بار عوض شده. غرب: اگر بخواهند از دانش و تجربه کسی حداکثر استفاده را بکنند، او را مشاور مدیریت میکنند. ایران: اگر بخواهند از کسی هیچ استفاده ای نکنند، او را مشاور مدیریت میکنند. غرب: اگر کسی از کار برکنار شود، عذرخواهی میکند و حتی ممکن است محاکمه شود. ایران: اگر کسی از کار برکنار شود، طی مراسم باشکوهی از او تقدیر میشود و پست مدیریت جدید میگیرد. غرب: مدیران بصورت مستقل استخدام و برکنار میشوند، ولی بصورت گروهی و هماهنگ کار میکنند. ایران: مدیران بصورت مستقل و غیرهماهنگ کار میکنند، ولی بصورت گروهی استخدام و برکنار میشوند. غرب: برای استخدام مدیر، در روزنامه آگهی میدهند و با برخی مصاحبه میکنند. ایران: برای استخدام مدیر، به فرد مورد نظر تلفن میکنند. غرب: زمان پایان کار یک مدیر و شروع کار مدیر بعدی از قبل مشخص است. ایران: مدیران در همان روز حکم مدیریت یا برکناریشان را میگیرند. غرب: همه میدانند درآمد قانونی یک مدیر زیاد است. ایران: مدیران انسانهای ساده زیستی هستند که درآمدشان به کسی ربطی ندارد. غرب: شما مدیرتان را با اسم کوچک صدا میزنید.. ایران: شما مدیرتان را صدا نمیزنید، چون اصلاً به شما وقت ملاقات نمیدهد. غرب: برای مدیریت، سابقه کار مفید و لیاقت لازم است. ایران: برای مدیریت، مورد اعتماد بودن کفایت میکند